یکی از روزهای خاطره‌انگیز ما در دوران کودکی، روز دریافت کارنامه‌ها بود. یک روز گرم تابستانی که بعد از مدتی خوش‌گذرانی در ایام تعطیلات، باید برای گرفتن کارنامه به مدرسه می‌رفتیم. حس بچه‌ها در این روز یکی نبود. آن‌هایی که می‌دانستند امتحانات را با موفقیت پشت سر گذاشتند، از مدت‌ها قبل برای رسیدن این روز روزشماری کرده بودند و در نهایت آرامش خیال و خوشحالی به سمت مدرسه می‌رفتند و حتی شاید بعضی‌ها که خیلی ذوق داشتند، عجله هم می‌کردند تا زودتر به نمره‌های خوبشان افتخار کنند.
 
اما آن دسته از دانش‌آموزهایی که می‌دانستند بالاخره نتیجه تنبلی و درس‌نخواندشان معلوم می‌شود، با استرس و نگرانی سعی می‌کردند با کمترین سرعت ممکن راه بروند؛ درحالی‌که می‌دانستند بالاخره به مدرسه می‌رسد، بالاخره کارنامه را می‌گیرند و بالاخره باید نسبت به نمراتشان پاسخگو باشند!
 
وضعیت ما انسان‌ها در این دنیا به دانش‌آموزانی که در سال تحصیلی هستند، بی‌شباهت نیست. بعضی‌ها دل به عبادت و اطاعت خدا داده‌اند و سعی کرده‌اند با تمام توان در این مسیر حرکت کنند، این‌ها همان‌هایی هستند که روز حساب، روز خوشی‌شان است و از آن نمی‌ترسند؛ اما عدهٔ دیگری هستند که می‌دانند پروندهٔ اعمالشان آن‌قدر که بایدوشاید، پر و پیمان نیست و اگر قرار باشد با همین وضعیت در روز حساب حاضر شوند، حسابرسی سختی خواهند داشت. گناهانشان سنگین‌تر از ثواب‌هایشان است و همین نگرانشان کرده. ماه رمضان برای این افراد یک فرصت ویژه است. فرصت ویژه‌ای برای آسان‌کردن حسابشان در روز حساب. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در ادامه خطبه شعبانیه، از راهکار این آسان‌سازی می‌گوید:
 
وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ؛
و هر کس در این ماه نسبت به زیردستانش آسان بگیرد، خداوند [در قیامت] حسابرسی‌اش را آسان می‌کند.[1]
 
نکته مهم اینجاست که گمان نکنیم این فراز از خطبه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فقط در مورد مسئول و مدیر و رئیس و سمت‌های از این قبیل است که هرکدام زیردست‌هایی دارند. بلکه خیلی از ما انسان‌های عادی از مرد و زن که هیچ کجا مدیر و مسئول نیستیم هم مخاطب این جملات هستیم. این حدیث زیبا از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را بخوانیم:
 
أَلَا کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ فَالْأَمِیرُ عَلَی النَّاسِ رَاعٍ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ فَالْمَرْأَةُ رَاعِیَةٌ عَلَی أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهِ وَ هِیَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ وَ الْعَبْدُ رَاعٍ عَلَی مَالِ سَیِّدِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ أَلَا فَکُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِه؛
آگاه باشید که همه شما مسئول هستید و نسبت به آنچه در قبال آن مسئولیت دارید بازخواست می‌شوید. کسی که امیر [و حاکم یا مدیر] بر مردم است، مسئول بوده و نسبت به [انجام وظایفش در قبال] مردم بازخواست می‌شود؛ و مرد مسئول خانواده است و نسبت به [انجام وظایفش در قبال] خانواده خود بازخواست می‌شود؛ و زن مسئول بر خانواده و بچه‌های خود است و نسبت به [انجام وظایفش در قبال] آن‌ها بازخواست می‌شود؛ و بنده مسئول مال و اموال مولای خود است و نسبت به [انجام وظایفش در قبال] آن‌ها بازخواست می‌شود؛ آگاه باشید که همه شما مسئول هستید و نسبت به آنچه در قبال آن مسئولیت دارید بازخواست می‌شوید.[2]
 
اینکه مسئولیت‌های هرکدام از ما چه چیزهایی است، سؤال مهمی است که جوابش نیازمند کمی وقت گذاشتن توسط خودمان است. وقتی که اگر در دنیا نگذاریم، باید در قیامت روزها وقت بگذاریم،‌ آن هم در صف حسابرسی دقیق و سختی که هر روزش معادل هزار سال دنیاست.
 

محترم‌های نامحترم

انسان‌هایی که مورد احترام دیگران واقع می‌شوند، همگی محترم واقعی نیستند. محترم، یعنی کسی که حرمتش حفظ می‌شود و به خاطر حفظ حرمت او بعضی کارها انجام یا ترک می‌شود؛ اما این احترام، دو منشأ دارد: یکی اینکه شخصی واقعاً محترم باشد و به خاطر داشتن مقام و منزلت یا معلومات و صفات و ویژگی‌های خوبی که دارد، مردم به او احترام بگذارند و برای اینکه بتوانند از خوبی‌ها و فایده‌های هم‌نشینی و رفاقت با او بهره ببرند، با او محترمانه رفتار کنند. برای این دسته، افراد زیادی را می‌توان مثال زد: پدر و مادر و معلم و بعضی انسان‌های دانشمند و مفید و فامیل و دوست و رفیق و همکار، هرکدام به خاطر جایگاه، معلومات یا رفتار و صفات خوبشان مورد احترام ما واقع می‌شوند و به این دسته افراد می‌گوییم محترم‌های واقعی.
 
اما در مقابل، افراد دیگری هم وجود دارند که در ظاهر مورد احترام دیگران واقع می‌شوند؛ اما منشأ این احترام گذاشتن، مقام و منزلت یا معلومات و صفات و ویژگی‌های خوبشان نیست؛ بلکه فقط و فقط ترس است. ترس از شرارت این افراد که اگر از کسی احترام نبینند، به او آزار و آسیب می‌رسانند. برای این دسته افراد می‌شود بعضی افراد لاابالی و شرور، بعضی مسئولین ظالم و بداخلاق و افرادی شبیه به آن‌ها را مثال زد؛ همان محترم‌های نامحترم. افرادی که شاید در ظاهر به این احترام‌ها دل‌خوش کنند و توهم برشان دارد که واقعاً جایگاه بالایی دارند؛ اما جایگاه واقعی آن‌ها در روز قیامت مشخص می‌شود. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در حدیثی تأمل‌برانگیز پیرامون این افراد، فرموده است:
 
شَرُّ النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الَّذِینَ یُکْرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ؛
بدترین [و بدحال‌ترین] مردم در روز قیامت کسی است که مردم برای حفظ از شرّش او را احترام کنند.[3]
 

کنترل عادت‌های آزاردهنده

یکی دیگر از رفتارهای اجتماعی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در خطبه شعبانیه خود به آن اشاره می‌فرمایند، تمرین کنترل عادت‌های آزاردهنده است. اگر خدای‌نکرده کسی از ما عادتی دارد که باعث آزار دیگران می‌شود، حالا چه عادت رفتاری و چه گفتاری، این ماه بهترین فرصت است برای تمرین کنترل این‌گونه عادت‌ها و تغییر دائمی آن‌ها. این ماه از دو جهت بهترین فرصت به‌حساب می‌آید؛ یکی از جهت آمادگی انسان برای تغییر به دلیل نزدیک‌شدن به خدا و دور شدن از شیطان و یکی از جهت بشارت‌هایی که خداوند در برابر این تغییرها به بنده‌هایش داده است. فراز بعدی خطبه را بخوانیم:
 
وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ؛
هر کس در این ماه شر و آزار خود را از مردم بازدارد، خداوند خشم و غضب خود را در از او باز خواهد داشت در [روز قیامت؛] روزی که او را می‌بیند.[4]
 
بشارتی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به ما می‌دهد این است که در صورت عمل به این دستور، از آتش خشم و غضب الهی در امان می‌مانیم. غضبی که خداوند در قرآن کریم بارها به آن اشاره کرده و از تبعات سنگین و ترسناک آن سخن گفته است:
 
کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَی؛
از خوراکی‌های پاکیزه‌ای که روزی شما کردیم بخورید و[لی] در آن زیاده‌روی نکنید که خشم من بر شما فرود آید و هر کس خشم من بر او فرود آید قطعاً در [وادی] هلاکت افتاده است [و نیست و نابود می‌شود].[5]
 
البته بر اساس برخی روایات، معنی غضب الهی، همان عذاب الهی است و این مضمون از بعضی از آیات قرآن کریم نیز استفاده می‌شود:
 
وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا؛
و نیز مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند، حوادث سوئی [که برای مؤمنان انتظار می‌کشند] تنها بر خودشان نازل می‌شود، خداوند بر آن‌ها غضب کرده و آن‌ها را از رحمت خود دور ساخته و جهنم را برای آن‌ها آماده کرده و چه بد سرانجامی است.[6]
 
از خشم و غصب الهی به خودش پناه می‌بریم و امیدواریم توفیق استفاده از فرصت‌های بی‌نظیر این ماه مبارک را از دست ندهیم.


پی‌نوشت:
[1]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[2]. مجموعه ورام، جلد ‌1، صفحه 6.
[3]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 327، حدیث 4.
[4]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[5]. سوره طه، آیه ۸۱.
[6]. سوره فتح، آیه 6.